زهرازهرا، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 11 روز سن داره

زهرا (دختر دوست داشتنی ما)

3. نامه ای برای سالهای دور از طرف پدر و مادر

فرزند عزيزم : روزي كه تو مرا در دوران پيري ببيني، سعي كن صبور باشي و مرا درك كني ... اگرمن درهنگام غذا خوردن لباسم را كثيف مي كنم، اگر نمي توانم خودم لباس هايم را بپوشم ، صبور باش. ٭وزماني را به خاطر بياور كه من ساعت ها ازعمر خود را صرف آموزش همين موارد به تو كردم. اگردرهنگام صحبت با تو مطلبي را هزار بار تكرارمي كنم، حرفم را قطع نكن و به من گوش بده. ٭هنگامي كه تو خردسال بودي، من يك داستان را هزار بار براي تو مي خواندم تا تو به خواب بروي. هنگامي كه مايل به حمام رفتن نيستم، مرا خجالت نده و به من غر نزن. ٭زماني را بخاطر بياور كه من براي حمام بردن تو به هزار كلك و ترفند متوسل مي شدم. هنگامي كه ضعف مرا در استفاده از تك...
16 مهر 1388

2. تابستان 88 اولین مسافرت گلم به ایران

عزیز دلم  من و شما تابستان 88 وقتی فقط 4 ماهه بودید با هم به ایران رفتیم. فرودگاه عمو امیر و دایی شاپور آمدند استقبال و چون شما را تا اون وقت ندیده بودند کلی ذوق کردند. ادامه مطلب یادتون نره : عزیز دلم  من و شما تابستان 88 وقتی فقط 4 ماهه بودید با هم به ایران رفتیم. فرودگاه عمو امیر و دایی شاپور آمدند استقبال و چون شما را تا اون وقت ندیده بودند کلی ذوق کردند. اصفهان هم که مامان افسر و بابا منصور مهمانی داده بودند و همه فامیل برای آمدن شما جمع بودند.    وقتی به منزل عمو امیر رسیدیم از این بغل به اون بغل می شدی و همه می خواستند تو را ببینند . شم...
10 مرداد 1388
1