33. ماجراهای روز دختر و کادوهای دخترم شهریور 91 (سپتامبر 2012)
گلم جیگرم خانمم عزیزم خیلی دوست دارم
امسال روز دختر شما خیلی بهتون خوش گذشت اول اینکه پدر با شیرینی از نوع مورد علاقه شما به خونه اومدند و بعد از صرف شیرینی و چایی همگی با هم رفتیم فروشگاه جامبو و کلی کادو خریدید
از تابلوهای نقاشی ( در پست های بعدی می ذارم ) تا وسایل پزشکی و چند تا کتاب رنگ امیزی و مداد شمعی و مداد رنگی ... تمام کادوهات به سلیقه خودت بود
بعد رفتیم مال نیکوزیا ... جالب بود که اونجا افتتاحیه یا به قول خودشون فرش قرمز فیلم جدید باربی بود و کلی ویترین چیده بودند و عکس و پوستر و عروسک های کادو می دادند خیلی بهت خوش گذشت ...شام هم پدر شما را باز برد مک دونالد و شما هم مثل همیشه فیش و چیپس و میلشیک میل کردید
اما این همه ماجرای روز دختر نبود پدر فردای روز دختر وقتی پدر از سر کاربرگشت من و شما را کلی سورپرایز کرد کادو جدید شما یک ماشین برقی خوشرنگ بود کلی ذوق کردی .... مگه می ذاشتی ماشین حسابی شارژ بشه ....خلاصه شب رفتیم پارک و ماشین را حسابی امتحان کردی ... واقعا دست پدر درد نکنه مرسی عزیزم
فعلا کار این چند وقت ما ماشین سواری توی پارک و یا پارکینگ است تا شارژش تموم نشه که کوتاه نمی یایی
امیدوارم همیشه خوشت باشه عزیزم