زهرازهرا، تا این لحظه: 15 سال و 2 ماه و 3 روز سن داره

زهرا (دختر دوست داشتنی ما)

36.علاقه مندی دخترم به حیوانات ( مخصوصا سگ و گربه )

1391/7/18 10:55
نویسنده : مامان مرضیه
644 بازدید
اشتراک گذاری

 عزیزم ..گلم .. قلبم ...خانمم ... جیگرم 

چند وقتی است که با موضوع علاقه مندی شدید شما به حیوانات روبرو هستیم ...قبلا هم می دونستیم علاقه داری ولی الان که بزرگتر شدی بیشتر این مسئله را عنوان می کنی

ماجرا به چند روز قبل بر می گرده ... داشتیم با هم توی خونه با عروسک هات بازی می کردیم ...عروسک سگ بزرگت رادادی به من و می گفتی نوازش کنم ...منم دست روی سرش می کشیدم ...بعد یک دفعه من عروسک سگ سفیدت را پرتاب کردم  بالا  دوباره گرفتمش ...عصبانی شدی عصبانیعصبانیو گفتی نه مامی ... الان می ترسه ...نباید سگ بالا انداخت فقط باید بغلش کنی 

من پرسیدم تو از کجا می دونی ؟متفکرمتفکر گفتی مثل سگ ایرینی ( یکی از دوستای مهد کودکت است) گفتی باید سگ را فقط ناز کنی و اروم تو بغلت بگیری ...

من که دهنم از تعجب باز مونده بود گفتم مگه ایرینی سگش را میاره مهد کودک .سبزوقت تمام گفتی اره ...یک سگ کوچولوی نارنجی و سفید ..پرسیدم دست زدی بهش گفتی اره ...بغلش کردم ... قیافه من دیدنی بود اونموقع ...  مونده بودم چه عکس العملی نشون بدم 

فرداش با پدر رفتیم مهد کودک و ازشون پرسیدیم گفتند جلسه آشنایی با حیوانات داشتند و هرکسی که توی خونه حیوان داشته با خودش اورده .... برای هزارمین بار براشون توضیح دادم که لطفا نذارید بچه من دست بزنه ...اما براشون درک این مسئله سخته ...مربی مهد گفت ما فقط می خواستیم به بچه ها نحوه مراقبت از حیوانات را یاد بدیم و انتظار کلی تشویق از طرف من  و پدر را هم داشتند

( من بارها مسئله مسلمان بودن و اینکه ما به بعضی از حیوانات دست نمی زنیم را تا اونجا که می تونستم براشون توضیح دادم ...یا نحوه غذا خوردنت در کلاس ... یااینکه  مبادا  از غذای بچه های دیگه کلاس خوراکی بگیری .... اما انگار هر چند وقت یکبار باید همه موضوعات  را براشون دوباره توضیح بدهم )

خلاصه برای اینکه شما را هم یک جوری راضی کنیم دو تا عروسک سگ کوچولو برات خریدیم و گفتیم فعلا از این کوچولو ها باید خوب مواظبت کنی تا مادرشون بیاد و اونها را ببره...شما هم که سنگ تموم می ذاری ..انها را از خودت دور نمی کنی

 

فعلا من و پدر  در حال بررسی  موضوع هستیم تا ببینیم چطور میشه این موضوع را برای شما حل کنیم ... اینم یکی از مشکلات زندگی توی غربت و  فرهنگ دیگه است 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (15)

♥ الهه مامان روشا جون♥
10 آبان 91 12:09
الهی بگردم زهرای عزیز و مهربون.
میدونی از بچکی این حس مراقبت و ناز و نوازش تو دخترا وجود داره.واقعا خدا به خاطر همون غریزه زیبای مادر شدن مهر و محبت رو تو دل جنس مونث قرار داده.
راستی مزضیه جون اونجا مهد برای مسلمونا وجود نداره؟یا مثلا تو همین مهدشون مسلمون نیست که برای اونا یه کلاس ویژه بزارن؟
بعد یه چیز دیگه من خودم خیلی به این مسائل اعتقاد دارم ولی همش با خودم میگم تا وقتی به سن تکلیف نرسن ایرادی نداره.چون الان مثلا زهرا جون نماز که نمیخونه که باطل باشه .به نظرت اشتباه میگم؟واقعا کنجکاو شدم راجع به این قضیه تحقیق کنم و بیشتر بدونم.اگه شماهم اطلاعاتی داری حتما بهم بده.
ممنونم ازت.
ببوس خوشگلم رو.



عزیزم اینجا اصلا جمعیت مسلمانهاش خیلی خیلی خیلی کم است بنابراین مرکز یا مهد خاصی برای مسلمانها ندارند
ما تو پیدا کردن خوراکی های مناسب هم مشکل داریم

کلا به غذاهای دریایی روی آوردیم
مادر کوثر
10 آبان 91 13:04
آخیییییییییییییییی

خب گل دخترمون دوست داشته مثه بقیه بچه ها به اون سگ دست بزنه

ولی خب حق با شماست رعایت کردن این مسائل تو کشور غریب سخته....







سودابه
10 آبان 91 13:04
سلام عزیزم .می تونم بپرسم چرا شما مجبورید در خارج از ایران زندگی کنید؟اما در مورد زهرا جون به نظر من براش یک حیوان خانگی دیگه مثل همستر یا خرگوش تهیه کنید البته اگر مامان بابای آینده نگری باشید حتما به فکر یک خواهر یا برادر برای زهرا جون خواهید بود
فراموش نکنید این مشکل تمام تک فرزندان است چون فرزندشان یک عنصر تنها می شود و احتیاج به همصحبت دارد



شرایط کار بهتری در این کشور داریم ... من اصلا خودم نمی تونم هیچ حیوانی را تحمل کنم ...ولی فکر کنم با خرگوش بتونم کنار بیام ...مرسی از همفکری
مامان قند عسل
10 آبان 91 13:22
جالب بود.درسته سخته ولی با وجود مامان به این خوبی همه چیز خوب پیش میره و جای نگرانی نیست.




مرسی ...باید حواسم کامل جمع باشه
مامان پریسا
10 آبان 91 14:51
خب عزیزم این که بچه ها در این سن به حیوانات علاقه دارن یه امر طبیعی هستش. پریسا شدیدا به گربه علاقه داره و همین که یه گربه در خیابون ببینه میره تا بهش دست بزنه البته ما نمیذاریم.

مطمئن باشید با توجه خوب و توضیحات مناسب زهرا جون هم یاد میگیره که چطور برخورد کنه. اما به قول شما در فرهنگی که این مساله جا افتاده شده کار شما کمی سخت تره. موفق باشید



مرسی از دلداریتون ... اخه من خودم هم اصلا از حیوانات اینجوری خوشم نمی آید

مامان آرینا موفرفری
10 آبان 91 16:37
باید خیلی سخت باشه دلم گرفت
♥ الهه مامان روشا جون♥
10 آبان 91 18:18
مرضیه جون من راجع به حرفی که زدم از مامانم سئوال کردم.ایشون در زمینه های مذهبی خیلی نسبت به من اطلاعاتشون بیشتره و با توجه به توضیحاتی که دادن نه تنها متوجه شدم حساسیت شما بی مورد نیست بلکه خودم هم از اون ساعت تا الان همش دارم به این مشکل فکر میکنم. مامانم گفتن دست زدن به حیوان نجس باعث میشه به هر جای دیگه دست بزنه اونجا هم نجس بشه. در مورد غذا هم گفتن درسته بچه ای که به تکلیف نرسیده از نظر نمازی براش مشکلی ایجاد نمیکنه ولی مثل اینه که به بچه مون لقمه حرام بدیم .این غذا با گوشت و خون بچه عجین میشه. مرسی که باعث شدی یه چیز تازه یاد بگیرم. بیا واسش مرغ بگیر هم باهاش بازی میکنه هم مشکلی نداره.البته اگه خودش دوست داره و خودتون تمایل دارید.لاک پشتم با مزه است.
مامان امیر علی
10 آبان 91 20:45
اول زدم به تخته چهره زهرا جونم خیلی معصوم توی عکس افتاده فداش بشم نازی دخملم منم از سگ و گربه چندشم میشه اه اه شناخت حیوانات هم بد نیست اما به شرطی که جلو نرن و دست بهش نزنن



اینجا همه خونه ها سگ و گربه دارند ...ببین من چه حالی هستم!!!!!
مامان نیایش
10 آبان 91 23:34
دختر مهربون و دوست داشتنی خیلی نازه عکس هات چه قدر سبز هم بهت میاد
ستاره زندگی
11 آبان 91 8:56
ستاره خانم هم علا قه خاصی به گاو وگوسفند وجوجه ومرغ واردک و...وخرگوش و..خلاصه همیشه دوست داره دور وبرش حیوون باشه ومنم از بوی حیوون بدم میاد
وقتی میریم ی دامداری جای ستاره وسط حیووناس
به قول سودابه جون از تنهایی هست




باز هم اونها قابل تحمل تر از سگ و گربه هستند
مامانی زهرا
11 آبان 91 14:48
الهی الهی فدای زهرا که توصیه های مامانی خوب و مهربونش رو جدی میگیره و خسته نباشید به مامانی عزیز که همه تلاشش رو برای رعایت بعضی مسایل توی کشور خارجی انجام میده
مامان سانلی
11 آبان 91 18:02
من از حیوونا میترسم کلا همه چیز حتی مورچه ولی سانلی عاشق همه نوع حیوونیه زیادم براش فرق نمیکنه.....مامانی زیادی خودتو اذیت نکن ..دست زدن بهشون که مشکلی ایجاد نمیکنه..
مامانی اوستا و امیر رضاجان
11 آبان 91 22:24
زهرا مقصر نیست طفلکی.دختر من هم میگه ای کاش منم سگ یا گربه ای،اسبی.. داشتم.آخه همسایه مون یک سگ داره عین رکسه.(سگ پلیس).اونم بهش عادت کرده. واقعا این آداب داره کم کم تو همه جا عادی میشه.راستی رومیزیتون عین رومیزی ماست:
مامان امیرعلی جیگر
13 آبان 91 22:16
عجب دردسری. راس میگیا چه مشکله بزرگی. به نظر من این یه مسئله اس از یه آخوند بپرس که چیکار کنی.چون بچس و نمیشه جلوشو گرفت.
مامان رهام
14 آبان 91 9:10
سلام عزیزم ......آخی چقد سخته طفلی زهرا جونم کوچولوِ خب دوست داره از یه طرف به شما حق میدم ولی برا زهرا سخت تره می بینه هم بازیاش این کارا رو می کنن اونم بچس و دلش میخواد یه پرنده براش بخرید