زهرازهرا، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 27 روز سن داره

زهرا (دختر دوست داشتنی ما)

69. خلاصه ای از سال 91 اسفند 91- مارس 2013

1391/12/16 10:10
نویسنده : مامان مرضیه
1,204 بازدید
اشتراک گذاری

دخترم، عزیز مادر،

دیگه چیزی به پایان سال نمونده و من به رسم سال گذشته خلاصه ای از اتفاقات سال 91 را برات می نویسم  

ضمنا تا تولدت چند روز بیشتر نمونده عزیز دلمهورا قلبقلبقلبهورا

 

 دختر گلم  سال 92 هم فرا رسید و شما هر  روز بزرگتر و خانمتر می شی

 

الان بطور خلاصه اتفاقات سال 91 را با هم مرور می کنیم:

- سر سال تحویل 91 هم مهمان نداشتیم . اول قرار بود  خاله مهسا و علی آقا بیایند ولی بلیط گیر نیامد ( درسی شد که برای مهمانهای دیگه تو سالهای بعد از دی ماه اقدام کنیم.)

- سیزده بدر با دوستان رفتیم شهر لارناکا و کنار دریا و کلی کباب و خوراکی های خوشمزه . شما هم که  تا تونستی شیطونی کردی.

 

- اولین چک  مربوط به شما ارائه و نقد شد. ( کلی ذوق کردیم)

- امسال علاقه بیشتری به نقاشی و رنگ آمیزی داشتی و مهارت شما هم روز به روز بیشتر می شه.

 

- تعطیلات ایستر همراه با دوستان سفارت (40 نفری) رفتیم گیرنه و کشتی اجاره کردیم . شش ساعت روی آب ( به شما خیلی خوش گذشت )  البته مامان دیگه آخر های سفر حسابی دریا زده شد. از بس دنبال شما توی کشتی دویدم.) 

  

- برای اولین بار به مامان کمک کردی و غذا درست کردی البته 80 درصد زحمت راشما کشیدی ( غذای تهیه شده کباب شامی -- مامان فقط راهنمایی کرد و قسمت آخر سرخ کردن کباب شامی ها با مامی بود)

 

 - پدر برای شما یک دوچرخه خرید و فقط در عرض 10 دقیقه کامل دوچرخه سواری را یاد گرفتی  البته 5 دقیقه از ده دقیقه را برعکس رکاب می زدی و 5 دقیقه هم نیم رکاب به جلو تا کامل راه افتادی.. خیلی دوچرخه سواری را دوست داری.

-  بااینکه هنوز نمی تونی فارسی حرف بزنی ولی صلوات فرستادن را یاد گرفتی هم اینطور گفتن « بسم  الله الرحمن الرحیم» و شعر قبل از خواب « سرم را گذاشتم بر زمین ، بر این زمین نازنین ، هیچ کس نیاد بالای سرم  غیر از امیر المومنین»  و دیگه اینکه حتما بعد از نوشیدن هر مایعی از آب گرفته تا آب میوه یا شیر ، حتما « یا حسین » می گی . وقتی هم می خواهی کار بزرگی کنی حتما میگی « یا علی» .

 

- امسال اولین مسافرت سه نفره ما به ایران بود.. سالها قبل یا مامان مرخصی  نداشت یا پدر ... ایران خیلی خوش گذشت.

- فعلا زبان اصلی که حرف می زنی انگلیسی و یونانی است ولی پس از مسافرت تابستان به ایران الان خیلی تلاش می کنی فارسی هم حرف بزنی ... دایره لغاتی که استفاده می کنی خیلی زیاد شده ولی هنوز فارسی را با لهجه حرف می زنی

- پدر برای کادوی روز دختر برات یک ماشین برقی سبز رنگ خرید ..اونو هم به سرعت برق و باد یادگرفتی چطوری برونی

- الان کارتونهای مورد علاقه ات فرق کرده بیشتر از همه my little ponysمورد علاقه ات است بعد به کارتون baby loony tunes علاقه داری و برای خنده هم کارتونهای mr.bean ,  pat & mat را می بینی.

- به خاطر مسافرت پدر شما امسال سر امتحانهای پایان ترم همراه من اومدی دانشگاه ...برای خودش خاطره قشنگی بود.

 

- کاملا تو خرید  و انتخاب همه چیز مستقل هستی و نظر خودت را داری ... البته سلیقه خوبی هم داری 

 - تو مسابقه نی نی وبلاگ ( اتاق من ) شما هم جزو 25 برنده بودید و عکست برای یک هفته توی ویترین نی نی وبلاگ بود.

 

 

- توی مهد کودک برای اولین بار خودت پای زیتون درست کردی و خیلی هم خوشمزه بود.

 عاشقتم گلم ... احتمالا این پست بازهم تکمیل میشه....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (28)

مامان دخترم 88
15 اسفند 91 12:59
نازی زهرای دوست داشتنی.........منم یه دختر 3 سال و نیم دارم....چقدر زود بزرگ میشن بچه ها...
مامان علی خوشتیپ
15 اسفند 91 14:40
وای عزیزم ممنونم برای عکسا.من کیش بودم ندیدم.خیلی لطف کردی عکساتون خیلی قشنگ بود.خصوصی
مامان تسنیم سادات
15 اسفند 91 14:51
سلام چقدر قشنگ این یک سال رو خلاصه کردین
تعجب کردم زهرا جونم فارسی بلد نیست ... شما و پدرشم توی خونه فارسی حرف نمیزنید ...؟؟
عززززیزم آفرین به این دختر خانم و گل
ببخشید یک سوال داشتم شما ماموریتی اونجا هستید یا نه برای کا ر و........



نه عزیزم ..همسرم اینجاشرکت تجاری داره ...دخترم هم از بدو تولد اینجا بزرگ شده ...
مامان نیروانا
15 اسفند 91 15:42
عزیزم، خیلیاشون رو یادم بود. چه زود میگذره نه! انگار تو چندتا چشم بهم زدن.
همه ی لحظه هاتون به شادی باشه الهی.
زهرای منو ببوس. نمیدونم چرا گریه م گرفته.



برای خودم کلی جالب بود...دخترم چقدر خانم تر شده
مامان نیروانا
15 اسفند 91 15:45
راستی عزیزدلم، از همین الان تولد زهراجونم رو بهت تبریک میگم تا اگه یه وقت تو مشغله های اونروزا از ذهنم پرید شرمنده تون نباشم.
هزار تا میبوسمتون از این راه دور.


مرسی خانمی .. لطف شما همیشه شامل حال ما بوده است
بهار
15 اسفند 91 21:12
گویا دختر خانم نازنینتون خیلی به این مدل ژست گرفتن برای عکس تمایل نشون میدن منظورم همون عکس اولیه....که جدا هم خیلی استیل بامزه ایه راستی زبان یونانی سخته؟حروفش توی ریاضیات خیلی کاربرد داره...دلتا ..الفا ..سیگما ..
سودابه
15 اسفند 91 21:59
سلام دسته گل امیدوارم همون شور و هیجانی که ما در ایران تو این روزهای اخر سال تجربه میکنیم شما هم تجربه کنید منتظر تولدت هستم.دعوتیم دیگه نه؟
مامان آرمان
16 اسفند 91 0:12
سلام امیدوارم سال جدید سال خیلی خوبی براتون باشه.چقدر عالی که خلاصه سال را با عکسها و توضیحات کوتاه ولی روشن در اینجا ثبت کردید.پیشاپیش هم تولد گل دختری مبارک البته به موقع خدمت میرسیم.
مامانی زهرا
16 اسفند 91 0:45
دست مامانی درد نکنه که این پست زیبا رو گذاشت زهرا جونم هزاران آفرین و ماشالله به شما که این همه تجربه های جدید داشتی و فعالیتها و کارهای قشنگ توی این سال انجام دادی امیدوارم سال 92 هم برای شما در کنار خانواده ی عزیزت پر از شادی و سلامتی باشه


مرسی ..همینطور برای شما
✿✿الهه مامان روشا جون ✿✿
16 اسفند 91 1:49
وای من همه ی اینا رو دقیقا یادمه.انگارهمین دیروز بود.چه قدر زمان زود میگذره.مرضیه جون پست جالبی بود مختصرو مفید.
مامان ستایش و ساجده
16 اسفند 91 9:34
عالی بود مامانی خسته نباشی
زهرا جون الهی همیشه سالم و شاد باشی پیشاپیش تولدت مبارک عزیزم 1000000000000000 ساله بشی


مرسی از نگاهتون
مامان نیایش
16 اسفند 91 13:50
سلام عزیزم هنوز پستت رو نخوندم یه سوال یکی از دوستان پرسیده بود گفتم از شما هم بپرسم ضرر نداره که یادمه که وبلاگتون loxblog بود درسته؟ اگه آره چه جوری نی نی وبلاگیش کردی وبلاگت رو ؟آدرسش رو میذارم اگه راحت بودی برا ش توضیح بده http://setayeshmehraboon.loxblog.com/
مامان نیایش
16 اسفند 91 13:55
عزیز دلم اول بگم که تولدت پیشاپیش مبارک الهی همیشه سالم و سر حال باشی دختر گل چه قدر بزرگ شدی دیگه به مامان کمک میکنی شامی کباب درست میکنی به به اون انشتای کوچولوت بره تو غذا ببین چه قدر خوشمزه میشه دیگه حرف نداره اون پای زیتون هم که نمیدونم چیه اصلا ولی دسست درست دختری قربون اون فارسی با لهجه حرف زدنت بشم من خیلی خوبه که مامانی اینقدر براش مهم بوده که به شما صلوات و اسم امام ها رو یاد داده آفرین دخمل گلم همیشه بسم الله هم بگو که خدا یاورت باشه بوس بوس
مامان تسنيم سادات
17 اسفند 91 15:34
مامان طاها
19 اسفند 91 0:23
تولد زهرا خانم گل پیشا پیش مبارک. پست قشنگ و کاملی گذاشتید. زهرای گل رو از طرف من ببوسید.
مامان قندعسل
19 اسفند 91 0:29
چقدر زود میگذره.انشااله که سال 92 هم سال خوبی برای شما و خانواده گلتون باشه.
نسیم-مامان آرتین
19 اسفند 91 8:42
خانم خوشگله پیشاپیش تولدت مبارک
نسیم-مامان آرتین
19 اسفند 91 8:43
خانم خوشگله پیشاپیش تولدت مبارک
مامان احسان
19 اسفند 91 9:09
سلام عسل خاله پیش پیش تولدت مبارک امیدوارم همیشه تنت سالم و لبهات خندون باشه و به مامانی انرژی بدی .ممنون که به ما سر زدی گلم مدتی بود که نمیتونستم وارد وبتون بشم دوستتون دارم
مامان احسان
19 اسفند 91 9:10
:X:X
ستاره زندگی
19 اسفند 91 17:57
ما پیرتر و بچه ها مون جوون تر خیلی مختصر و مفید نوشتید
لیلا مامان پرنیا
19 اسفند 91 20:07
تکمیل نشده لذت بردیم"امیدوارم این روزهای آخر سال براتون به زیبایی رقم بخوره
مامان آرینا مو فرفری
20 اسفند 91 10:13
عزیزم براتون بهترین ها رو آرزو می کنم.پیشاپیش تولد زهرا گلی مبارک
مامان حسین جون
21 اسفند 91 8:31
سلام عزیزم تولدت مبارک ایشالله120ساله بشی عزیزم
مادر کوثر
21 اسفند 91 8:54
وااااااااای این پست خیلی خیلی عالیه آفرین مامانی
مامان مجتبی ومحمدرضاومهدیار
30 فروردین 92 16:12
افرین به این دخمل ناز که این همه مستقل شده
كياناز مامان رونيا
13 اردیبهشت 92 9:09
پس دختر تو هم مثل دختر من فارسى ياد نداره ولى يوناني هم ياد نداره همش اينگيليسى صحبت ميكنه تا به حالم ايران نرفته
محمدحسین
14 تیر 92 22:44
سلام دوست عزیز این گل زیبا را از راه دور تقدیم تو میکنم. من وبلاگهای شمارو خواندم میخواستم اگر افتخار بدهید از راه دور در این دنیای مجازی دوستان خوبی برای هم شویم. منتظر جوابتون خواهم ماند.{مادر محمد}