دختر گلم عزیز دلم آنقدر این عید و سال نو 92 به ما خوش گذشت که هر روزش یک ماجرای جدید بود. دختر گلم عزیز دلم آنقدر این عید و سال نو 92 به ما خوش گذشت که هر روزش یک ماجرای جدید بود. روز ششم و هفتم عید منزل عمه پریچهر و عمو پیمان بودیم و شما کلی با ارسلان وقت گذراندی. سالار هم که یک هم بازی برای شما بود. امسال بابا منصور و مامان افسر ( پدر و مادر پدر) همراه با پدر برزگ و مادربزرگ پدر از روز 28 اسفند مشهد بودند و امسال کنار ضریح آقا امام رضا(ع) سال نو را شروع کردندو تاریخ برگشتشان 14 فروردین است. روز هشتم عید مجدد ما به خانه یایا فروغ برگشتیم و ظهر ناهار غذا درست کردیم و رفتیم پارک پل شهرستان و کلی آنجا شما بازی کردی و با دا...