زهرازهرا، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 26 روز سن داره

زهرا (دختر دوست داشتنی ما)

75.سال نو – بازدید از آبشار سمیرم – زیارت آرامگاه های سید محمد و امامزاده قاسم

دختر گلم مطمئن هستم که امسال سال نو و تحویل  سال نو 92 برای شما هم خاطره انگیز بود. امسال سال تحویل منزل یایا فروغ بودیم و کنار خانواده من سال نو را تحویل کردیم   دختر گلم مطمئن هستم که امسال سال نو و تحویل  سال نو 92 برای شما هم خاطره انگیز بود. امسال سال تحویل منزل یایا فروغ بودیم و کنار خانواده من سال نو را تحویل کردیم.  چقدر همگی خوشحال بودیم و چقدر به همه خوش گذشت. سر سفره هفت سین کلی عیدی گرفتی برعکس هر سال که فقط  من و پدر به شما عیدی می دادیم. البته ما به شما کادو می دادیم برای همین وقتی همه به شما پول عیدی می دادند تعجب کرده بودی که چرا همه به شما پول می دهند و من برات توضیح دادم اینها کادوی شما ب...
4 فروردين 1392

31. مسافرت سوم دخترم به ایران آگوست 2012 ( تابستان 91) -- قسمت آخر

سلام گلم  خانمم  عزیزم   جیگرم    یادش بخیر وقتی برای اولین بار این کلمات را به من و پدر گفتی چقدر ذوق کردیم  .. یایا فروغ اینها را یادت بود  ولی بعد دایره کلماتی که توی این زمینه می گفتی خیلی بیشتر شد جونم برات بگه ( بنویسه ) برای مسافرت به خوزستان من و شما و پدر و  خاله مهسا تصمیم گرفتیم با اتوبوس برویم ولی بابا خان و مامانی و مامان افسرو بابا منصور با ماشین اومدند همگی صبح  یه روز گرم و شرجی رسیدیم  خوزستان منزل عمه پریسا و عمو مطهر ...  دست عمه درد نکنه یک  صبحانه مفصلی آماده کرده بودند ... خونه عمه پریسا و عمو مطهر را هم برای اولین بار بود که اومدیم ...متاسفانه برای ...
7 شهريور 1391

30. مسافرت سوم دخترم به ایران آگوست 2012 ( تابستان 91) -- قسمت دوم

سلام پرنسس من   بعد از چهلچشمه برگشتیم اصفهان و رفتیم خونه یایا فروغ و انجا هم کلی سورپرایز  شدیم ...یایا فروغ و خاله مهسا کلی اسباب بازی و بادباک و چادر قلعهای صورتی رنگ و عروسکهای خرسی و ...آماده کرده بودند  دست یایا ( مادربزگ به زبان یونانی) درد نکنه تو اون چند روز کلی غذاهای خوشمزه برامون تهیه دید  من و پدر صبح ها شما را می ذاشتیم پیش  یایا و خودمون دنبال کار هامون می رفتیم و یا به بازدید از فامیل و بزرگ های فامیل که دعوت کرده بودند می رفتیم ( همه ناراحت می شدند وقتی شما همراهمون نبودی ولی خوب برای ما راحت تر بود هم به کارهای اداریمون می رسیدیم و هم در میان کارهامون دید و بازدید هم می کردیم)   ...
7 شهريور 1391

29. مسافرت سوم دخترم به ایران آگوست 2012 ( تابستان 91) -- قسمت اول

 سلام گلم  امسال تابستان مسافرت خیلی خوبی به ایران  داشتیم  صبح پنج شنبه ساعت 10 صبح راهی فرودگاه شدیم و پروازمون ساعت 12:15 ظهر به وقت قبرس بود. از زمان  عبور از  مرحله تایید بلیط تا سوار شدن به هواپیما شما همه اش داشتی توی سالن ترانزیت با دستگاهها بازی می کردی یا فروشگاهها را چرخ می زدی .....       بلاخره وقت ورود به هواپیما شد و ما برخلاف دفعات قبل کنار پنجره نبودیم و ردیف وسط قرار داشتیم اما بعد از اینکه هواپیما بلند شد تونستیم من و شما جامون را عوض کنیم و کنار پنجره بشینیم و پدر تنها موند      خلبان هنگام فرود گفت هوا کمی  دارای ت...
7 شهريور 1391

18. تور تورودوس و پیکنیک دسته جمعی با دوستان

 دختر گلم  روز عید مبعث چون تعطیل بودیم  با برنامه ریزی قبلی همراه با دوستان تصمیم گرفتیم بزنیم  به کوه......صبح ساعت 9 همگی 11 تا خانواده راه افتادیم به سمت تورودوس و پدر هم راهنمای این جمع بود.    ادامه مطلب یادتون نره :    دختر گلم  روز عید مبعث چون تعطیل بودیم  با برنامه ریزی قبلی همراه با دوستان تصمیم گرفتیم بزنیم  به کوه......صبح ساعت 9 همگی 11 تا خانواده راه افتادیم به سمت تورودوس و پدر هم راهنمای این جمع بود خیلی خندیدیم چون  مرتب یک ماشین عقب می افتاد و همه کنار می زدند تا اون ماشین برسه ...   توی راه رفتیم به روستای کاکاپتریا ولی از بدشا...
29 خرداد 1391

14. تعطیلات ایستر سال 2012 - سفر دریایی فروردین 91

      دختر گلم  پرنسس کوچولوی من    در مورد تعطیلات ایستر که با چند خانواده  از دوستامون رفتیم دریا و 6 ساعت روی دریای مدیترانه بودیم.کشتی قشنگی بود و کلی دور جزیره را گشت و جاهای قشنگ و دیدنی جزیره را به ما نشان داد.     ادامه مطلب یادتون نره :       دختر گلم  پرنسس کوچولوی من    در مورد تعطیلات ایستر که با چند خانواده  از دوستامون رفتیم دریا و 6 ساعت روی دریای مدیترانه بودیم.کشتی قشنگی بود و کلی دور جزیره را گشت و جاهای قشنگ و دیدنی جزیره را به ما نشان داد. ...
22 فروردين 1391

7. مسافرت یایا فروغ و دایی مهدی به قبرس اروپایی - تابستان 90

زهرا جان ( تیام گلم )  ما  تابستان 90 به ایران نرفتیم اما یایا و دایی مهدی اینجا پیش ما آمدند. ماه رمضان  با افطاری های خوشمزه یایا و دور هم بودن خیلی خیلی خوب بود.  یایا به شما کلی شعرو  کلمه فارسی  یاد داد . شما شعر چشم چشم دو ابرو - شعر تپلویم تپلو- شعر موقع خواب را می تونی بخونی البته یک کمی لهجه داری   من و dady کمی نگران بودیم نتونی فارسی صحبت کنی ولی الان مطمئن هستم با استعدادی که شما داری براحتی هر سه زبان فارسی ، انگلیسی و یونانی را با هم یاد خواهی گرفت. راستی یایا و دایی مهدی هم کلی از شما یونانی و انگلیسی یاد گرفتند. کلی خوش گذشت . ما که دلمون زود زود ب...
18 مرداد 1390

5. مسافرت دوم دخترم به ایران تابستان 89

خانمی سلام امروز می خواهم گلچینی از عکس های تو و سالار و پانیک را توی دو تابستانی که به ایران رفتیم را بگذارم. سالار نوه اول فامیل پدری  ،پسر عمه پریچهر و عمو پیمان ،پسری با ادب ، دوست داشتنی ، مهربان و باهوش است. الان کلاس دوم دبستان است . به امید موفقیت هایش در سالهای در پیش  رو  اما پانیک دومین نوه فامیل پدری، دختر عمه پریسا و عمو مطهر، دختر زیبا، دوست داشتنی و محبوب همه است. به امید تابستان امسال که  همگی بریم ایران و همه را دوباره ببینیم.  دلمون واسه همه تنگ تنگ تنگ شده ....    ادامه مطلب یادتون نره :             ...
19 شهريور 1389